اذانِ با توجه، به دلها امید مىدهد.
اسلام امریکایى، چیزى به نام اسلام است که در خدمت منافع قدرتهاى استکبارى و توجیهکنندهى اعمال آنهاست؛ بهانهیى براى انزواى اهل دین و نپرداختن آنان به امور مسلمین و سرنوشت ملتهاى مسلمان است؛ وسیلهیى براى جدا کردن بخش عظیمى از احکام اجتماعى و سیاسى اسلام از مجموعهى دین و منحصر کردن دین به مسجد است (و مسجد نه به عنوان پایگاهى براى رتق و فتق امور مسلمین - چنانکه در صدر اسلام بوده است - بلکه به عنوان گوشهیى براى جداشدن از زندگى و جدا کردن دنیا و آخرت).
از بزرگترین کارهاى امام عزیز ما ایجاد و تأسیس نماز جمعه بود.
تا وقتى ائمه محترم جمعه و مردم قدر نماز جمعه را مىدانند، ... بلاشک در جامعهى اسلامى خوف تزلزل نیست.
تریبون نماز جمعه در حفظ قوام معنوى و حصار ایمنى جامعه داراى نقشى فوقالعاده است.
امامت جمعه به معناى نمایندگى کل روحانیت و نظام اسلامى است.
انقلاب از خانهى مذهب - یعنى مسجد و مدرسهى دینى - آغاز شد و جهتگیرى مذهبى در انقلاب روزبهروز افزایش پیدا کرد و نقش مذهب و ارزشهاى معنوى، آنقدر قوى شد که کسانى را بهمیدان انقلاب کشاند که معمولاً در هیچ انقلابى، اینگونه آدمها به میدان نمىآیند.
اینجانب همهى مردم - بخصوص جوانان - را به پُر کردن مساجد و حضور در نمازهاى جمعه و جماعت و گرم نگهداشتن مراسم عزادارى سالار شهیدان حسینبنعلى توصیه مىکنم.
بانگ اذان، دلهاى افسرده را روشن مىکند.
بهترین جایى که این گروههاى مقاومت بسیج دارند، همین مساجد است.
چندى پیش، من راجع به اذان سفارش کردم و البته گفتم که صبحها با بلندگو در همهجا اذان نگویند، تا مردم از خواب بیدار نشوند. مثل اینکه بعضى از مؤمنین، این قسمت دومش را بیشتر از قسمت اول گوش کردند! آنچه که مقصود ما بود، این بود که در سحرها، هر جایى یک بلندگو صدا نکند؛ ولى معنایش این نبود که به هنگام سحر، صداى اذان در شهرى مثل تهران به گوش نرسد! نه، در جایى مثل تهران، اقلاً در چند مسجد از مساجد مهم، خوب است که با بلندگو اذان پخش بشود؛ حتّى اذان صبح. در شهرهاى کوچک هم به فراخور وسعت آن شهر، مىبایست اذان صبح در چندجا پخش بشود. اما در ظهر و شب اذان بگویند؛ هم اذان بلندگو، هم جلوى مساجد، هم داخل مساجد و هم در خیابانها، تا مردم به اذان گفتن عادت کنند.
حضرات ائمهى محترم جمعه و جماعات و گویندگان مذهبى نیز تا سرحد امکان باید براى پُربار کردن و محتوا بخشیدن به این مراسم تلاش کنند و این کانونهاى معنویت و صفا را گرم نگهدارند.
در این کشورهاى اسلامى که امروز ائمهى جمعه و جماعاتشان، تشکیلات به وجود مىآورند و مسجدها رونق پیدا مىکنند و کانون تحرک مىشوند، تا دیروز مسجدها متعلق به یک مشت پیرمرد از کار افتاده بود. امروز آن مسجدها، جاى جوانان و کانون جنبشهاست. این را شما کردید. این را حرکت شما و قائد عظیمالشأنتان - آن مرد الهى - بود که انجام داد.
در نقاط مختلف جهان، دشمنان اسلام به مساجد - که پایگاه حریت انسان و جایگاه رابطهى او با خدا و مرکزى براى کسب آگاهى از شیطنتهاى شیاطین زر و زور است - با بغض و کینهیى عمیق مىنگرند و تا آنجا که بتوانند، با وجود و حضور و فعالیت آنها ستیزه مىکنند. هماکنون مسجدالاقصى، قبلهى دوم مسلمین - که بحمداللَّه پایگاه بیدارى و مبارزه نیز شده است - مورد جسارت صهیونیستهاى پلید قرار گرفته، و در فرانسه و هند نیز مسجد در معرض اهانت و تخریب واقع شده است.
سفارش دیگرى که من مىخواهم بکنم، این است که همهى خانوادهها و همهى مردم - مخصوصاً جوانان - به نماز و مسجد و عبادت و جلسات قرآن اهمیت بدهند. هرچه امروز این کشور از عظمت و عزت و قدرت به دست آورده است، در سایهى قرآن و اسلام و نماز و عبادت و ذکر خداست. هم باید به درس و کار توجه شود، وهم به تدین؛ که تدین پشتوانهى همهى اینهاست. با نماز و مسجد و عبادت و جلسات دینى و جلسات قرآن باید انس پیدا کنید.
شعایر اسلامى و مساجد و نمازهاى جمعه و عزاداریها، از جمله عواملى است که در پیروزى انقلاب و تداوم آن، نقش تعیینکنندهیى داشته است. ملتهاى مسلمان اکنون در همه جاى عالم، با بهرهگیرى از تجربهى ملت ایران، به مساجد و شعایر دینى اهتمام خاصى نشان مىدهند. نهضت فلسطین و بسى نهضتهاى دیگر، امروزه از مساجد و نمازهاى جمعه و جماعت، نیرو و توان مىگیرد. سزاوار است که ملت عزیز ایران، نقش این شعایر را همواره به یاد داشته باشد.
طبق بینش ما، یادگارهاى اسلامى عزیزند. مىشد اسلام به مردم بگوید بروید در زمین صافى بایستید و نماز بخوانید و عبادت کنید؛ در صورتى که به عمارت مسجد دستور داده است؛ «انّما یعمر مساجد اللَّه». آباد کردن مسجد ملاک است و تجسم و تجسد خارجى این کار مورد نظر اسلام مىباشد؛ چون تأثیر بسزایى دارد. در مورد شخصیتها هم همینطور است.
مساجد به شکل شایسته غبارروبى شود و خدمت به مسجد، کارى مردمى و همگانى شمرده شود.
مسجدها در وقت نماز، سرشار و مالامالِ از انسانهاى ذاکر و ساجد و راکع باشد