آیا فدک حق فاطمه زهرا(س) بود؟ +دلایل و اسناد

آیا فدک حق فاطمه زهرا(س) بود؟ +دلایل و اسناد

فدک چیست؟

در سال هفتم هجرت، پیامبر خدا(ص) براى سرکوبى یهودیان خیبر که علاوه بر پناه دادن به یهودیان توطئه‏گر رانده شده، از مدینه به توطئه و تحریک قبایل مختلف علیه اسلام مشغول بودند، سپاهى به آن سمت گسیل داشت و پس از چند روز محاصره دژهاى آن راتصرف کرد.پس از پیروزى کامل سپاه اسلام،با آن که اختیار اموال و جان‏هاى شکست خوردگان همگى در دست پیامبر(ص) قرار داشت - رسول خدا(ص) با بزرگوارى تمام، پیشنهاد آنان را پذیرفت و به آن‏ها اجازه داد نصف خیبر را در اختیار داشته باشند و نصف دیگر از آن مسلمانان باشد. بدین ترتیب، یهودیان در سرزمین خود باقى ماندند تا هر ساله نصف درآمد خیبر را به مدینه ارسال دارند.با شنیدن خبر پیروزى سپاه اسلام، فدکیان که خود را همدست خیبریان مى‏دیدند، به هراس افتادند؛ اما وقتى خبر برخورد بزرگوارانه پیامبر(ص) با خیبریان را شنیدند، شادمان شدند و از رسول خدا(ص) خواستند که با آنان همانند خیبریان رفتار کند. پیامبر خدا(ص) این درخواست را پذیرفت. (تاریخ الطبرى، ج‏2، ص‏302و303)

بقیه در ادامه مطلب...

ارزش اقتصادى فدک‏

درباره ارزش اقتصادى فدک بسیار سخن گفته‏اند.برخى از منابع شیعى درآمد سالیانه آن را بین بیست و چهار هزار تا هفتاد هزار دینار نوشته ‏اند. ابن ابى الحدید معتزلى‏ از یکى از متکلمان امامى مذهب چنان نقل مى‏کند که ارزش درختان خرماى این ناحیه با ارزش درختان خرماى شهر کوفه در قرن هفتم برابر بود.

به نظر مى‏رسد مى‏توان تا حدودى ارزش واقعى اقتصادى آن را از یک گزارش تاریخى زمان خلافت عمربن خطاب دریافت. وقتى خلیفه دوم تصمیم گرفت فدکیان یهودى را از شبه جزیره عربستان اخراج کند، دستور داد نصف فدک را که سهم آنان بود، از نظر زمین و درختان و میوه‏ها قیمت گذارى کنند. کارشناسان ارزش آن را پنجاه هزار درهم تعیین کردند و عمر با پرداخت این مبلغ به یهودیان فدک، آن‏ها را از عربستان بیرون راند.بنابراین، مى‏توان ارزش اقتصادى فدک در زمان رسول خدا(ص) و ابوبکر را چیزى نزدیک به این مقدار دانست.( السقیفة و فدک، ص‏98)

اختلاف حضرت زهرا(س) با حکومت بر سر فدک چگونه بود؟

گزارش‏هاى منابع شیعى و سنى نشان مى‏دهد که حضرت زهرا(س) برای اثبات ادعای خویش دلیل و برهان کافی داشته اند.لذا با توجه به بروز فتنه بعد از رحلت پیغمبر(ص) و دست آویزی خواص فتنه گر در حکومت وقت موجب شد که حق قانونی ایشان که پیامبر(ص) به دستورخداوند به دخترش بخشیده  بود غصب گردد.

علامه اربلی می گوید:از حضرت صادق(ع) روایت شده که به حضرت عرض کردم آیا رسول خدا (ص) فدک را به فاطمه (س) بخشید؟ فرمود: رسول خدا (ص) آن را وقف نمود و خداوند متعال این آیه را نازل فرمود: «وات ذاالقربی حقه» آن حضرت به فاطمه (س) حقش را بخشید، عرض کردم: آیا حضرت رسول فدک را به او بخشید؟ فرمود بلکه خداوند تبارک و تعالی به او بخشید، روایات نزدیک به تواتر از طریق اصحاب ما در این مورد وارد شده و ثابت است که «ذالقربی» عبارتند از: علی، فاطمه، حسن و حسین (علیهم‌السلام).

احمد بن علی طبرسی می گوید:هنگامی که با ابوبکر بیعت شد و زمامداری وی بر عموم مهاجران و انصار ثابت گردید. دستور داد تا فدک را از تصرف حضرت فاطمه بیرون آورده و کارگزاران حضرت را از آن سرزمین خارج کنند، فاطمه (س) نزد او رفته و فرمود: چرا میراثم را از من گرفته و مرا از تصرف در حق خود محروم ساخته و دستور داده‌ای نماینده‌ام را از فدک بیرون کنند با اینکه رسول خدا (ص) به دستور خداوند آن را به من بخشیده و برایم قرار داده است، ابوبکر گفت: برای اثبات این ادعا چند نفر گواه و شاهد بیاور؛حضرت، امایمن را شاهد گرفت، ام‌ایمن گفت: گواهی می‌دهم که خداوند متعال به رسول خدا (ص) وحی کرد که حضرت فدک را به دستور خداوند به فاطمه بخشید و بعد از ام‌ایمن،علی(ع) آمده و همان مطلب را شهادت داد. ابوبکر نامه‌ای برای حضرت فاطمه(س) نوشته و به دست او داد، عمر از راه رسیده و گفت: این نوشته چیست؟ گفت:فاطمه مدعی فدک شد و ام‌ایمن و علی بر آن گواهی دادند من هم سند آن را به اسم او نوشتم، عمر نوشته را از فاطمه گرفته و پاره کرد، فاطمه با چشم گریان از آن جا بیرون رفت.( طبرسی، الاحتجاج 1/ 123 – 119).

خطبه فدک و اهداف ایراد آن

استاد باقر مقدسی گوید: چندین هدف برای پافشاری و سخت‌گیری حضرت زهراء در موضع‌گیری ویژه‌اش می‌توان در نظر گرفت:

اول: حضرت زهرا می‌خواست حق غصب شده خود را بازگرداند و این یک امر طبیعی برای هر انسانی که حق پایمال شده خود را از هر راه مشروع مطالبه کند.

دوم: حزب حاکم روی تمام حقوق سیاسی بنی‌هاشم دست گذارده و تمام امتیازات مادی و معنوی آنان را لغو ساخته بود، این عمر بن خطاب است که به ابن عباس می‌گوید: آیا می‌دانید که چه چیز باعث شد بعد از محمد(ص) قومتان توجهی به شما نکنند؟آنان از اینکه نبوت و خلافت در شما جمع شود و بدینوسیله بر قوم خود فخر و مباهات کنید خوششان نمی‌آمد لذا قریش برای خود فکری کرد و به نتیجه رسید که نسبت به اموال نیز بنی‌هاشم را از فدک و میراث و خمس (یعنی سهم ذوی‌القربی) محروم ساخته و آنان را مانند دیگر مردم به حساب آوردند.

سوم: حضرت زهرا با اصرار و پافشاری نسبت به فدک هدفش آن بود که زمینه را برای شوهرش در مطالبه حق پایمال شده‌اش آماده سازد و در واقع فدک و خلافت با یکدیگر همراه و در یک مسیر قرار گرفته بود،چنانکه بعدها کلمه «فدک» عنوان بزرگتری پیدا کرد که منحصر به یک سرزمین مزروعی که در زمان رسول خدا محدود و معین بود نمی‌شد بلکه موضوع فدک همپای خلافت و تمام دفترچه و پرورنده اسلام شد.

چهارم: حضرت زهرا (س) با این درگیری با ابوبکر می‌خواست حال خود و موقعیت یارانش را برای مردم آشکار کرده و از حقیقت دستگاه خلافت برای آنان پرده بردارد تا حیات و نابودی هر کس به استناد دلیل و بینه باشد و الا پاره تن رسول خدا (ص) قدر و منزلتش بالاتر و شان و مقامش والاتر از آن بود که بخاطر دنیا،با شخصیتی همچون ابوبکر بر سر این موضوع جدل کند و لذا حضرت علی (ع) او را از اینکه به خاطر فدک با ابوبکر درگیر شود منع نفرمود با اینکه او خود گوینده این جمله بود که «من فدک را می‌خواهم چه کنم با اینکه فردا جایگاه هر کسی در قبر خواهد بود. به علاوه که امیرالمومنین(ع) می‌توانست به اندازه اموالی که از حضرت زهرا غصب شده از جای دیگر به آن حضرت بدهد و او را از این گرفتاریها باز دارد چون آن چه که از ارث «بغیبغه» و «ابی‌نیزر» به او رسید بیش از فدک ارزش داشت و حضرت پیش از وفاتش آنها را وقف بر مستندان نمود

در اینجا به بیان قسمتی از خطبه فدک اشاره می کنیم:

ای مسلمانها آیا من نسبت به گرفتن ارث خود باید مغلوب شوم، ای پسر ابی‌قحافه! آیا در کتاب خداوند آمده که تو از پدرت ارث ببری و من از پدرم از نبرم، تو مطلب ناروا و سخن نامناسبی گفته‌ای، آیا عمدا کتاب خدا را کنار گذاشته و پشت سرتان انداخته‌اید در آن جا که گوید: «سلیمان از داوود ارث برد»و در آنجا که داستان یحیی بن زکریا را بازگو می‌کند می‌فرماید: پروردگارا از سوی خودت جانشینی به من ببخش که از من و از خاندان یعقوب ارث ببرد.....

ای وای، ای قوم اوس و خزرج (فرزندان قبیله دختر کاهل) آیا میراث پدرم بلعیده شود در حالیکه شما مرا می‌بینید و صدای مرا می‌شنوید و آغاز و فرجام کار به شما برمی‌گردد و زمام امور در دست شما است؟! آوای ستمدیده شما را احاطه کرده و از هر جهت از قضیه آگاهید، شما هم نفرات و هم توان و نیرو دارید ابزار و وسایل در دست شما و اسلحه و تجهیزات در اختیارتان است، فریاد ستمدیده را می‌شنوید و پاسخ نمی‌گویید و آه و ناله‌اش به گوشتان می‌رسد و به فریادش نمی‌رسید.....

قسمتی از خطبه که مربوط به خلافت امیرالمومنین(ع) است:

آگاه باشید، من شما را چنین می‌بینم که به رفاه طلبی و زندگی راحت متمایل گشته و آن کس را که سزاوارتر به زمامداری بود دور ساخته و به راحتی و آسایش روی آورده از تنگدستی و فقر رهایی جسته و گسترشی یافته‌اید و آن چه را که فراگرفته بودید کنار گذاشته و آن چه را که براتیان گوارا بود از گلو بیرون اندختید «پس اگر شما و تمامی کسانی که در روی زمین زندگی می‌کنند کافر شوند بدانید که خداوند بی‌نیاز و ستوده است»

این سخنان خروشی بود که از جان برآمد و آهی بود که از جشم و غیظ من برخاسته و از بی‌تابی و توانفرسایی من حکایت می‌کرد، شکوه از دلتنگی کرده بدین وسیله اتمام حجت نمودم، پس این شما و این شتر خلافت، بر آن سوار شده و بتازید لکن بدانید که پشتش زخمی، پایش لنگان، ننگ و عارش جاودان، و نشان خشم الهی بر آن خورده و رسواییش همیشگی، و به آتش جانگداز و سوزان الهی متصل است که بر دلها اشراف دارد، آنچه را که انجام دهید پیش روی پروردگار و جلو چشم او است «و به زودی ستمگران خواهند دانست که در چه جایگاهی در چرخش و حرکت می‌باشند من دختر پیامبر شمایم که از عذاب سر سخت پیش رویتان شما را بیم می‌داد پس هر کاری که می‌خواهید انجام دهید که ما هم کار خود را انجام خواهیم داد و چشم به راه باشید که ما هم منتظریم»......

بحار الانوار علامه مجلسی/ج8/ص114

 

نویسنده مطلب: روابط عمومی اصلی

روابط عمومی اصلی

پاسخ دهید

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...